جان شیعه ، اهل سنت 3 20 تیر 1395 داستان دنباله دار : جان شیعه ، اهل سنت قسمت سوم : چند لقمه ای نخورده بودیم که باز زنگ خانه به صدا در آمد . پدر از جا بلند شد و با گفتن « حتماً حائریه ! » سراسیمه روانه حیاط شد . عبدالله هم که تازه متوجه موضوع شده بود ، به دنبالش رفت .… بیشتر » بیشتر بخوانید نظر دهید » 1 2 ...3 4 5 6 7