« مرغ باغ ملکوت »
جاهلیت دوم
وقتی جاهلیت اول روسفید می شود
جاهلیت شاید بهترین واژهای بود که خود اعراب برای دوران سیاه قبل از ظهور اسلام در شبه جزیره
عربی به کار بردهاند. کلمهای که ریشه آن یعنی «جهل،» در مقابل «علم» قرار دارد. دورهای که تعداد
افراد باسواد آن به تعداد انگشتان دست نمیرسیده است. بدیهی است که به چنین جامعهای نمیتوان
خرده گرفت که چرا سنگ و چوب میپرستید، زنان را با اشیاء برابر و حتی پستتر از آنها میدانست،
سر هر مساله کوچکی جنگهای بزرگ به راه میانداخت و خون و مال و ناموس افراد خارج از قبیلهتان را
مباح میشمارید و… . چون آنان خود مدعایی در این زمینه نداشتند.
بنابر اراده الهی، کاملترین، جامعترین و نسخه نهایی سبک زندگی آسمانی برای خلفای الهی در زمین،
در همین بزنگاه تاریخی و جغرافیایی ابلاغ شد. رسولی که در همین دوران تاریک و قبل از اعلان
ماموریتش، بهترین بشر از سوی همین افراد جاهل شناخته شده بود، کلماتی را از آسمان برای
زمینیان دیکته میکرد که مشتاقان آن فرد، فرد و سپس گروه گروه بیشتر شدند، به گونهای که پس از
۲۳ سال ازاین ابلاغ، نشانی از سبک زندگی جاهلی در شبه جزیره باقی نمانده بود.
اما بعد از رحلت رسولاکرم (ص) اولین نشانههای بازگشت رسوم جاهلی آشکار شد، برای انتخاب
حاکم اسلامی به دستورات خداوند «جاهلیت ستیز» وقعی گذاشته نشد؛ بلکه گویی میخواهند رئیس
قبیلهای را مشخص سازند، سن و سال را به علم ترجیح دادند. پرواضح است وقتی تنها ساعتی بعد از
بازگشت رسول خدا به نزد خدا، علم به پای هوای نفس، ذبح شود، میتوان تصور نمود که بازگشت جهل
بعد از سالها به زندگی مردم چه آسان خواهد شد. خونریزیهای بی حد و حصر، خمر آشکار شرب، تبرج
های زنانه و حتی مردانه! فساد اخلاقی، شیوع ربا و رشوه و کم فروشی، افتخار به خاندان و نژاد
قومیت، حسد و کینه، خشم و غضبهایی بی بهانه و بدون فروکش، انبار کردن مسکوکات طلا در کنج
خانه و …، نه تنها دیگر ضد ارزش بودن خود را رنگ میبازند، بلکه کم کم تبدیل به ارزشهای دورانی
میشوند که با داشتن هزاران دانشمند و فیلسوف و روشنفکر! ادعا میکند دوران طلایی تاریخ را رقم
میزند!
حال این جاهلیت مدرن با تئوریزه کردن خود و قلع و قمع دشمنانش از جمله امر به معروف و نهی از منکر
با بهانههایی مثل آزادی، سیاه ترین دوران تاریخ را رقم میزند؛ سیاهی که جاهلیت اول را روسفید کرده
است!
شاید دراین دوران تاریک جاهلیتی مقاومتها و همرنگ جماعت نشدنهای مومنانی که به تعبیر معصوم
علیهالسلام ارادهشان از آهن استوارتر است، میتواند امید بیافریند و شجاعت در برخورد عملی با رسوم
جاهلیت راهگشا باشد. کما اینکه پیش از جاهیت اول، تابوشکنیهای آزادگان همچون ام المومنین
خدیجه کبری سلام الله علیها بود که به رسوم جاهلی «نه» بزرگ گفت و بر خلاف تمام روشهای بی
مقدارشان، «همراه» و «همسر» رسول مهر شد و با جان و مال و آبرو تا آخرین لحظه از او حمایت کرد.
البته نباید از یاد برد که اگر او بهاین واسطه در آن جامعه تنها ماند، به گونهای که حتی برای وضع حمل
سیده نساء العالمین هیچ زنی قریشی حاضر به کمک رساندن به او نشد، اما خداوند متعال چنان
مدالهای افتخاری بر سینه او نصب کرد که همکلامی صدیقه طاهره از درون بطن با وی و نیز حضور چهار
زن بهشتی در خانهاش برای کمک به او به جای زنان متبرج مکّی، کوچکترین آنان بود. این سنت الهی
است که کسانی را که هدفشان او باشد و ثابت قدم باشند یاری میکند و به نصرت میرساند .
میثاق بدیعی
منبع: مجله ماهنامه چهل و دو – شماره ۳ – تیر ۹۳