29 مهر 1394
السّابقون السّابقون ، صحرا ، عطش ، دریای خون
نی ، نینوا ، لیلا ، جنون ، نون و القلم ، ما یسطُرون
شمشیر در شمشیر شد ، دستان حق زنجیر شد
طفل سه ساله پیر شد ، آمنتُ ربّی فاسمَعون
طفلی به روی دست شد ، تیر سه شعبه مست شد
آن لحظه عالم پست شد ، یا قوم ماذا تعبُدون ؟
اشبح به ذات مصطفی ، من فرط نوره اِختَفی
بَعدَک علی الدُنیا عَفی ،ماهؤُلاء یَنطِقون
فانیِّ ِ باقی ، دیدهای ؟! بیچشم راوی ، دیدهای ؟!
بی دست ساقی ، دیدهای ؟! انّا الیه راجعون !
تا بی رمق شد پیکرت ، دعواست بالای سرت
پیراهنت ، انگشترت ، مِمّا رَزقنا یُنفِقون !
نظر دهید »