« معجزات امام حسن مجتبی (ع) »
امام حسن (ع) و خبر از مسمومیّتش
6 - امام صادق عليه السّلام از اجدادش روایت کرده که امام حسن علیه السّلام به اهل خانواده اش گفت : من به وسیله سمّ کشته میشوم چنانچه رسول خدا صلّی الله علیه و آله با آن کشته شد . پرسیدند : چه کسی به شما سمّ میخوراند ؟
فرمودند : همسرم جعده دختر اشعث . معاویه او را دسیسه میکند و مأمور به این کار میکند .
گفتند : او را از خانهات بیرون کن و از خودت دور نما . حضرت فرمود : چگونه این کار را بکنم در حالی که فعلاً کاری نکرده است !
( یعنی قصاص قبل از جنایت است ) و اگر هم بیرونش کنم ، کسی غیر از او مرا نخواهد کشت و او نزد مردم ، معذور خواهد بود .
چند روزی سپری شده بود که معاویه برای جعده ، مالی فرستاد و در ضمن ، به او وعده داد که اگر امام را شهید نمایی ، صد هزار درهم دیگر به تو میدهم و تو را به ازدواج فرزندم یزید در میآورم .
سپس به او شربت سمّی داد تا این که به حضرت بخوراند . در یکی از روزهایی که هوا گرم بود و حضرت روزه داشت ، برای افطار به منزل تشریف آورد .
جعده سمّ را در شیر ریخت و جهت افطار ، آن را مقابل حضرت قرار داد . امام آن را نوشید و فرمود : ای دشمن خدا ! مرا کشتی ، خدا تو را بکشد .
به خدا قسم ! بعد از من خیری نخواهی دید و معاویه به تو نیرنگ زده است و خداوند تو و معاویه را خوار خواهد نمود .
بعد از گذشت دو روز ، حضرت به شهادت رسید . و معاویه نیز به وعده های خود وفا نکرد .
برگرفته از كتاب :
جلوههای اعجاز معصومین (ع) - (الخرائج و الجرائح)
قطب راوندی، سعید بن هبةالله ، ۵۷۳ ق ، ص : 192 .