24 اردیبهشت 1394
كاشكي در انزواي روزگار
اندكي در قصه ها ول مي شديم
كاشكي در حرمت اين عشق پاك
يك نفس همبازي گُل مي شديم
در حضور پاك دل هاي لطيف . . .
مثل يك پروانه همدل مي شديم
گاهَكي گر باد سردي مي وزيد
چلچراغ روشن دل مي شديم
يا اگر آتش به جاني مي رسيد
سايبان هُرم محفل مي شديم
در خراب آباد اين خاك دني
بهترين حلال مشكل مي شديم !
صبا ملكوتي
نظر دهید »