شگفتیهای آفرینش از زبان امام صادق علیه السلام 3
تلخی گوش و شوری آب چشم
ابن ابی لیلی - که یکی از دوستان امام جعفر صادق علیه السلام است - حکایت نماید :
روزی به همراه نعمان کوفی به محضر مبارک آن حضرت وارد شدیم ، حضرت به من فرمود : این شخص کیست ؟
عرض کردم : مردی از اهالی کوفه به نام نعمان میباشد ، که صاحب راءی و دارای نفوذ کلام است .
حضرت فرمود : آیا همان کسی است که با راءی و نظریّه خود ، چیزها را با یکدیگر قیاس میکند ؟
عرض کردم : بلی .
پس حضرت به او خطاب نمود و فرمود : ای نعمان ! آیا میتوانی سرت را با سایر اعضاء بدن خود قیاس نمائی ؟
نعمان پاسخ داد : خیر .
حضرت فرمود : کار خوبی نمیکنی ، و سپس افزود : آیا میشناسی کلمه ای را که اوّلش کفر و آخرش ایمان باشد ؟
جواب گفت : خیر .
امام علیه السلام پرسید : آیا نسبت به شوری آب چشم و تلخی مایع چسبناک گوش و رطوبت حلقوم و بی مزّه بودن آب دهان شناختی داری ؟
اظهار داشت : خیر .
ابن ابی لیلی میگوید : من به حضور آن حضرت عرضه داشتم : فدایت شوم ، شما خود ، پاسخ آنها را برای ما بیان فرما تا بهره مند گردیم .
بنابراین حضرت صادق علیه السلام در جواب فرمود : همانا خداوند متعال چشم انسان را از پیه و چربی آفریده است ؛ و چنانچه آن مایع شور مزّه ، در آن نمیبود پیهها زود فاسد میشد .
و همچنین خاصیّت دیگر آن ، این است که اگر چیزی در چشم برود به وسیله شوری آب آن نابود میشود و آسیبی به چشم نمیرسد ؛ و خداوند در گوش ، تلخی قرار داد تا آن که مانع از ورود حشرات و خزندگان به مغز سر انسان باشد .
و بی مزّه بودن آب دهان ، موجب فهمیدن مزّه اشیاء خواهد بود ؛ و نیز به وسیله رطوبت حلق به آسانی اخلاط سر و سینه خارج میگردد .
و امّا آن کلمه ای که اوّلش کفر و آخرش ایمان میباشد : جمله « لا إ له إ لاّ اللّه » است ، که اوّل آن « لا اله » یعنی ؛ هیچ خدائی و خالقی وجود ندارد و آخرش « الاّ اللّه » است ، یعنی ؛ مگر خدای یکتا و بی همتا .
اگر چیزی در چشم برود به وسیله شوری آب آن نابود میشود و آسیبی به چشم نمیرسد ؛ و خداوند در گوش ، تلخی قرار داد تا آن که مانع از ورود حشرات و خزندگان به مغز سر انسان باشد . و بی مزّه بودن آب دهان ، موجب فهمیدن مزّه اشیاء خواهد بود ؛ و نیز به وسیله رطوبت حلق به آسانی اخلاط سر و سینه خارج میگردد .