« مرغ باغ ملکوت »
ألسّلام عَلَیکِ یا عَقِیلة بَنِی هاشِم
بنشین تا به تو گویم زینب
غم دل با تو بگویم زینب
بعد من قافله سالار تویی ، خواهر من
دختر حیدر کرّار تویی ، خواهر من
خون ما جمله در این دشت ، روان خواهد شد
خولی و شمر به ما دشمن جان خواهد شد ، خواهر من
خواهرم ! اکبر و عباس و علی اصغر من
هدف نیزه و پیکان جفا خواهد شد ، خواهر من
جمله یاران حسین در سفر کرب و بلا
سر به کف ، جان به ره دین خدا خواهد شد ، خواهر من
خواهرم ! خون شهیدان به بیابان بلا
نهر جوشنده و پر شور و نوا خواهد شد ، خواهر من
چون که با دجله و با نهر فرات آمیزد
خواهرم ! خوب نگر تا که چه ها خواهد شد ، خواهر من
موج طوفنده و غرّان چو هزاران شمشیر
بی امان بر سر عُدوان خدا خواهد شد ، خواهر من
چون که خون شهدا چشم عدو را بندد
بزم طاغوت به یک لحظه عزا خواهد شد ، خواهر من
بعد من خواهر من باز نما قصّه ما
چو زبانت سپر آل عبا خواهد شد ، خواهر من
چون که بر نی سر پر خون حسینت بینی
خواهرم ! صبر نما ! ظلم فنا خواهد شد ، خواهر من
اهل بیتم همه در سوگ پدر می گریند
امّ کلثوم در آن دم به نوا خواهد شد ، خواهر من
گر تو را مضطر و نالان و پریشان بینند
شاد و خندان دو لب دشمن ما خواهد شد ، خواهر من
لشگر خصم شما را به اسیری گیرند
شام غم ، مسکن و مأوای شما خواهد شد ، خواهر من
این زمان نوبت شمشیر زبان می آید
تیز و برّان چو خون شهدا خواهد شد ، خواهر من
« حسین فخری ، بنشین تا به تو گویم زینب »
مداحی حسین فخری به همراه تصاویر مناطق عملیاتی
« با صدای حسین کشتکار »