« مرغ باغ ملکوت »
معجزات حضرت ختمی مرتبت صلّی الله علیه و آله و سلم
« آزادی حضرت سلمان عليه السّلام »
28 - حضرت سلمان خدمت پیامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم آمد و گفت :
با صاحبانش بر این مقدار نشاء درخت خرما که همهاش باردار باشند ، مکاتبه کرده است .
در حالی که عادتاً بارداری خرما را کسی نمیتواند ضمانت کند ، مگر این که علم الهی داشته باشد .
حضرت رسول اكرم صلواة الله عليه و آله و سلم به سلمان دستور داد که این را ضمانت کند .
و نشاها را جمع کرد و آن گاه با دست [مبارك] خود آنها را کاشت و همه سبز شدند و به عنوان معجزهای باقی ماندند .
و مردم از میوه آنها استفاده میکردند . و به برکت آنها امیدوار میشدند .
سپس پیامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم یک قطعه طلا مانند بیضه خروس ، به سلمان داد و فرمود :
برو و با آن بقیه قرض صاحبانت را ادا کن .
سلمان ابتدا تعجب کرد و گفت : این کجای قرض های مرا ادا میکند ؟
این کلمات را بر سر زبانش آورد ؛ ولی آن را برد و به آن ها داد .
و آن مقدار طلا در ابتدا (ی او) به یک چهارم از قرض های او هم نمیرسید ، ولی با آن توانست همه قرض های خود را بپردازد (1).
———————————————————————-
1 - بحار : 18/ 28 ، حدیث 12 .
برگرفته از کتاب :
جلوههای اعجاز معصومین (ع) - (الخرائج و الجرائح)
قطب راوندی ، ص : 23 .