04 مهر 1394
« كاروان شهيد »
می گذرد کاروان ، روی گل ارغوان
قافله سالار آن ، سرو شهید جوان
در غم این عاشقان، چشم فلک خون فشان
داغ جدایی به دل، آتش حسرت به جان
خورشیدی ، تابیدی ، ای شهید
در دل ها جاویدی ، ای شهید
می گرید در سوگت ، آسمان
می سوزد از داغت ، شمع جان
چون روید لاله از ، خاک تو
یاد آرم وضع جان پاک تو
بنگر چون شد ، دل ها خون شد ، زین آتش ها
از موج خون ، شد لاله گون ، دشت و صحرا
زین درد و غم گرید عالم ای شهید ما
از این ماتم خون می گریم
ای یاران ای یاران ، سوزم از داغ غمی
داغ ظلم و ستمی
خون هر جانباز می دهد آواز
جان فدای وطنم، خاک ایران کفنم
1 نظر