24 اردیبهشت 1394
مانديم در حسرت يك قطره شبنم
يا در هواي عاشقي يك شانه همدم !
ماندم در اندوه كبوتر ، زخم طاووس
در انحناي خاطر مرداب در هم . . .
ما مانده ايم و حسرت يك قطره احساس
با كوله بار تشنگي در دشت ماتم
من حسرت نان جو و خرما ندارم
حتي اگر قحطي بود اينجا قرينم
مهر و محبت ، عشق و احساس رفاقت
بر ما بود از نان شب محبوب تر هم !
صبا ملكوتي
نظر دهید »