« مرغ باغ ملکوت »
موفقیت شهر سوخته در چشم پزشکی (بخش پایانی)
پیشرفتهای ایرانیان باستان در زمینه چشمپزشکی
داستان زن هزار ساله ای با چشم های مصنوعی :
در بخش قبلی این مقاله که تحت عنوان “موفقیت شهر سوخته در چشم پزشکی (بخش اول)” در سایت درج شد درباره عینک، یکی از ابداعات مهم بشری که در ارتباط با بینایی صورت گرفته صحبت شد. در این مطلب اشاره شد که در هزاره سوم و چهارم قبل از میلاد عینک استفاده شده است.
اطلاعات ارائه شده در این نوشته از اشیایی بود که از شهر سوخته به دست آمد. شهر سوخته بدون شک جزو شهرهای بسیار پیشرفته زمان خود بوده است. آثار باقی مانده در شهر سوخته نشان دهنده آن است که اینجا طی هزاره سوم پیش از میلاد دارای یک نظام مرتب و منظم آبرسانی و تخلیه فاضلاب بوده و دانش پزشکی تا آن حد پیشرفت کرده بود که پزشکان شهر نه تنها از علومی چون شکسته بندی آگاه بوده اند، بلکه می توانسته اند به اجرای اعمال شگفت انگیزی، چون جراحی جمجمه دست زنند. یکی از جالب ترین اشیای یافته شده طی کاوش های سال ۱۳۸۵ در تدفین شماره ۶۷۰۵ یک شی نیمکره بود که داخل چشم چپ زن مدفون در این قبر کار گذاشته شده بود.
زنی با چشم مصنوعی :
عینک استخوانی و چشم مصنوعی نشان می دهند که بانوان ایرانی از اولین بانوان در جهان محسوب می شوند و برای پوشاندن نازیبایی های ناشی از صدمه به صورت خصوصاً در ناحیه چشم، از عینک و چشم مصنوعی در هزاره چهارم و سوم قبل از میلاد استفاده کرده اند. این مهم نشان از این دارد که چشم پزشکان حاذق آن دوران به کمک همکاران قابل و توانمند خود این قابلیت و توانایی را ایجاد کرده اند که بتوانند سفارشات این چنینی را تهیه و در اختیار استفاده کنندگان قرار دهند.
از بانوان ایرانی که در ناحیه یانیک تپه زندگی می کرده اند، اطلاعات چندانی در دست نیست، ولی در ارتباط با عینکی که مورد استفاده یکی از بانوان این ناحیه بوده در کتاب«تاریخچه باستان شناسی» نوشته دکتر غلامرضا معصومی آمده است: «اتفاقاً قبری هم ضمن کاوش پیدا می شود که چند شیء همراه جسد دختری در قبر گذاشته شده بود که به نظر می آید دختر جوانی هم بوده است و بر روی صورت جسد یک عینک از جنس استخوان با دو سوراخ مدور کوچک به اندازه یک ریالی قرار گرفته بود». (معصومی، ۱۳۸۳ ش، ص۱۲۸)
بلند قدترین زن شهر سوخته :
بررسی های انسان شناسانه درباره بانوی ایرانی با چشم مصنوعی نشان داده که به احتمال بسیار زیاد، زن مذکور دارای سنی بین ۲۸ تا ۳۲ سال بوده است و با آن که از نظر کلی زنان شهر سوخته جزو کوتاه قدان محسوب می شدند، ولی این بانو با ۱۸۰ سانتی متر قد، بلند قدترین زن پیدا شده در شهر سوخته است. این قبر از نظر گاه نگاری متعلق به فازهای ۹-۸ استقرار در شهر سوخته، یعنی حدود ۲۹۰۰ تا ۲۸۰۰ پیش از میلاد است. با آنکه پیش تر نمونه هایی از چشم مصنوعی در خاور میانه و مصر پیدا شده بودند، اما این نمونه ها متعلق به اواخر هزاره سوم هستند و به این ترتیب چشم مصنوعی شهر سوخته قدیمی ترین نمونه شناخته شده در جهان است. ( سید سجادی، ۱۳۸۷ ش، ص ۱۷)
اولین چشم مصنوعی چطور ساخته شد :
بررسی ها نشان می دهد این چشم مصنوعی تقریباً نیمکره ای شکل ساخته شده و آنرا می توان به یک عدسی محدب مسطح(ولی پور، ۱۳۶۷ش، ص۵۵۴) تشبیه کرد که بیرون چشم مصنوعی محدب و پشت آن تا حدودی صاف و دایره ای شکل است و در طرفین آن هم دو سوراخ ایجاد کرده اند.
با توجه به این می توان گفت در آن مقطع زمانی، صنعتگران این شهر با روش طراحی سطوح منحنی از جمله محدب، آشنایی کامل داشته اند. دو سوراخ که در جهات جانبی این چشم مصنوعی وجود دارد، محل عبور نخ هایی بوده که آن را بر روی سر در زمان استفاده ثابت نگاه می داشته است. شواهد موجود مبنی بر تماس طولانی چشم مصنوعی با سطح استخوان حدقه چشم، گواه بر استفاده از آن در زمان حیات و زندگی صاحب آن بوده است. بر اساس مطالعات انجام شده مشخص شد که چشم مصنوعی در جای اصلی خود و در حدقه چپ جمجمه قرار داشته است.
از نظر بینایی شناسی ساخت این چشم مصنوعی اهمیت فراوانی دارد؛ زیرا به این مسأله توجه داشته که بعد از صدمه به صورت خصوصاً در ناحیه چشم، بعد از تخلیه چشم محل آن با یک چشم مصنوعی پر شود و زیبایی ظاهر صورت حفظ شود. به همین دلیل می توان گفت سازندگان چشم مصنوعی با اندازه گیری آشنایی کامل داشته اند که توانسته اند درون حدقه را اندازه گیری و چشم مصنوعی هم اندازه آن را طراحی و ابداع کنند. آشنایی با هنر اندازه گیری از مهم ترین اصول محسوب می شود که دست اندرکاران علوم بینایی به آن نیاز دارند. در واقع سازندگان چشم مصنوعی با سطوح منحنی و مسطح آشنایی کامل داشته اند و ضمن آشنایی با کالبدشناسی چشم و لحاظ کردن انحنای سطح محدب قرنیه چشم، توانسته اند چشم مصنوعی را بسازند.
بشر از هزاره سوم پیش از میلاد کاملا پی برده بود که یکی از علل توانایی دیدن، سطح محدبی است که بر روی قرنیه قرار دارد و قرنیه باید شفاف باشد و در پس آن عنبیه با رگ ها و عضله گشاد و تنگ کننده قرار گرفته است. با توجه به این فرهنگ و تکنولوژی توانسته اند چشم مصنوعی ای را که قطر آن ۹۶/۲ سانتی متر و ضخامت مرکزی سطح محدب آن ۵۰/۱ سانتی متر با وزن ۹/۶ گرم است، بسازند. اندازه گیری قطر و ضخامت در هزاره سوم بعد از میلاد با وسیله ای به نام کولیس انجام می گیرد، در این صورت می توان گفت که در هزاره سوم پیش از میلاد نیز وسیله ای همانند آنرا در اختیار داشته اند که توانسته اند چنان انحنایی را در این ضخامت ایجاد کنند در ضمن از آنجایی که انحنای شفاف قرنیه را می شناختند و توانایی ساخت نیمکره نیز وجو داشته، بنابراین می توان گفت امکان ساخت ذره بین نیز وجود داشته است. چنانچه فردی ذره بینی در اختیار داشته باشد به راحتی نکته ای مهم را می تواند کشف کند و آن اینکه ذره بین دارای قدرت درشت نمایی است و به سادگی چنین وسیله ای برای رفع مشکلات پیر چشمی می تواند مفید واقع شود. علاوه بر وسیله ای همچون «کولیس» مسلماً ترازویی نیز در اختیار داشته اند که توانسته اند این چشم مصنوعی را با وزن قابل تحمل ۹/۶ گرم بسازند که این مهم در ساخت عینک استخوانی نیز رعایت شده بود. اما نکته مهم تر در نظر گرفتن قطر ۶۹/۲ سانتی متر است که مسلماً از فضای داخلی حدقه، بعد از خالی شدن چشم اطلاع داشته اند که چنین اندازه ای برای قطر آن در نظر گرفته شده، در حقیقت می توان گفت در شهر سوخته ادواتی وجود داشته که به کمک آنها می توانسته اند وزن، قطر و ضخامت را اندازه گیری کنند. در ساخت عینک استخوانی نیز اندازه در نظر گرفته شده برای چشمی عینک، قطر عنبیه بوده است.
موفقیت های چشم پزشکی :
این بررسی نشان می دهد سیستان و بلوچستان که یکی از مراکز تمدنی در محدوده جغرافیایی شرق فلات ایران است، می تواند محلی باشد برای مطالعات ارزشمند در ارتباط با تاریخ آغاز نگارش، تاریخ پزشکی و علوم وابسته به آن خصوصاً در شهر سوخته.
با توجه به کارهای ریز و دقیق که در شهر سوخته انجام می شده است، خصوصاً ساخت چشم مصنوعی، می توان گفت چشم پزشکان این شهر ضمن آگاهی از بحث دیدن با مسایل و مشکلات چشم پزشکی نیز آشنا بوده اند که باقی ماندن چشم مصنوعی در داخل چشم آن بانوی ایرانی بعد از فوت می تواند مؤید این مهم باشد. و در واقع دکتر سجادی در حین حفاری و کشف جسد ناگهان متوجه می شوند شیء خاصی در داخل چشم آن بانو وجود دارد، عملیات را متوقف و از آن مرحله به بعد گام به گام و با دقت عملیات حفاری را پیش می برند و در وضعیت های مختلف از صورت و شیء موجود در داخل حدقه چشم عکس گرفته می شود تا از وضعیت قرار داشتن چشم مصنوعی داخل حدقه چشم بتوان اطلاعات کافی در اختیار داشت. بعد از عینک استخوانی یانیک تپه چشم مصنوعی شهر سوخته دومین وسیله ای است که در ارتباط با چشم کشف می شود و مربوط به اواخر هزاره سوم بوده و قدیمی ترین نمونه شناخته شده در جهان است.
مطالعات انجام شده روی این اشیای مختلف نشان داد که در آن مقطع زمانی مردم شهر سوخته با به کارگیری دید نزدیک برای انجام کارهای ظریف ریز و دقیق آشنایی داشتند و در ضمن مردمی با سواد نیز بوده اند، از آنجایی که ساختار فیزیولوژی بدن انسان نیز طوری طراحی شده که در مقطع های سنی خاصی از نظر بینایی او را با پیر چشمی و آب مروارید مواجه می کند، مسلماً برای اهالی شهر سوخته نیز این موارد پیش می آمده است.
از آنجایی که مردم شهر سوخته از نظر اقتصادی موفق و در مورد مسایل علمی نیز پیشرفته محسوب می شدند با بروز مشکلات چشمی نمی توانستند دست از فعالیت های علمی و اقتصادی خود بردارند، مسلماً برای رفع آن اقداماتی را انجام می داده اند و احتمالاً ذره بینی نیز در اختیار داشته اند، خصوصاً طراحی چشم مصنوعی مؤکد این مهم است که در علم پزشکی به موفقیت هایی دست یافته بودند و علاوه بر تخلیه چشم توانسته اند چشمی مصنوعی برای آن بسازند. چنین شواهدی نشان از رعایت بهداشت و سلامتی و موفقیت افراد جامعه آن روز شهر سوخته دارد.
میرغفارصحیحی اسکویی
محمود عباسی
هاله کنگری
منبع: روزنامه سپید – شماره ۴۸۷ – ۵ آذر ۱۳۹۳