« مرغ باغ ملکوت »
معجزات امام ر ضا عليه السلام
« معجزه امام رضا (ع) »
2 - ابراهیم بن موسی - که در مسجد امام رضا در خراسان امامت میکرد - میگوید :
از امام رضا علیه السّلام با اصرار زیاد پول خواستم .
حضرت برای بدرقه عدّهای از طالبیین (1) بیرون آمد .
در این هنگام وقت نماز فرا رسید و حضرت ، به سوی قصری که در آنجا بود ، روانه شد و در زیر درختی نزدیک آن قصر نشست .
و من هم با او بودم و غیر از ما کسی نبود . امام رو به من کرد و فرمود : اذان بگو .
پس گفتم : اجازه میدهید همراهان ما نیز بیایند ؟
فرمود : خدا تو را بیامرزد . نماز اوّل وقت را بدون عذر تأخیر نینداز . و اوّل وقت نماز را بپا دار .
برخاستم ، اذان گفتم و نماز خواندیم .
عرض کردم : یا بن رسول الله !
مدتی از آن وعدهای که به من فرموده بودید ، گذشته است و من نیازمندم و شما کارتان زیاد میباشد و من موفق نمیشوم تا همیشه خدمت شما برسم .
راوی میگوید :
امام علیه السّلام با تازیانهاش محکم بر زمین کوبید و دستشان را به جای ضربه ، کشیده و شمشی از طلا بیرون آورد و به من داد و فرمود :
این را بگیر و خداوند به واسطه آن به تو برکت دهد و از آن بهرهمند شوی .
و آنچه را که دیدی ، پوشیدهدار و به کسی نگو .
ابراهیم بن موسی میگوید :
این مال ، آن قدر برکت پیدا کرد تا اینکه در خراسان ملکی را به قیمت هفتاد هزار دینار خریدم ،
پس در میان امثال خودم ، غنیترین و ثروتمندترین مردم آن دیار شدم (2) .
—————————————————————
1 - به کسانی که از نسل حضرت ابو طالب علیه السّلام باشند آنها را « طالبیین » میگویند.
2- بحار: 49/ 49، حدیث 49.
برگرفته از کتاب :
جلوههای اعجاز معصومین (ع) - (الخرائج و الجرائح)
قطب راوندی ، ص : 268 .