« إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْر »
اى خداوندى كه ياد تو بيان دل و زبان است و مهر تو ميان سرّ و جان ، وصل تو زندگانى جان است و رستخيز نهان ، اى خداوندى كه به علم هر جايى و بذات بر آسمان .
قرب تو در ديدن است و اشارت در نفس و صحبت در جان . اى خداوندى كه در نهانى پيدايى و در پيدايى نهان . يافت تو روز است كه خود برآيد ناگاهان . ياونده تو نه بشادى پردازد نه باندوهان . سرگشته در كار تو همچون بى خبران :
مشتاق تو در كويت ، از شوق تو سرگردان از خلق جدا گشته ، خرسند بخلقانها
از سوز جگر چشمى ، چون حلقه گوهرها و ز آتش دل آهى ، چون رشته مرجانها
إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْر :
ما در تعظيم شب قدر از آسمان قرآن فرستاديم ، و به وحى پاك و پيغام راست ، عالميان را از خيرات و بركات و منزلت و مرتبت اين شب خبر داديم .
اندرين شب ، جنّات عدن و فراديس اعلى ، درها باز نهاده و ساكنان جنّة الخلد بر كنگره ها نشسته ، و ارواح انبيا و شهدا در علّيّين فرا طرب آمده ، نسيم روح ازليّت از جانب قربت به دل دوستان مى دمد ، و باد كرم از هواء فردانيّت بر جان عاشقان مى وزد ، وز دوست خطاب مى آيد كه : « ليقم القانتون اين المستغفرون » ؟ كجايند جوانمردان شب خيزان كه در آرزوى مواصلت ما بى خواب و بى آرام بوده اند و در راه عشق ، مشربت بلا نوشيده اند ؟
تا ما خستگى ايشان مرهم نهيم و اندرين شب قدر ، ايشان را با قدر و منزلت باز گردانيم ! كه امشب شب نواختن بندگان است ، وقت قبول توبه عاصيان است ، موسم و ميعاد آشتى جويان است .
هنگام ناز عاشقان و راز محبّان است . همه شب ، داعيان را اجابت است ، سائلان را عطيّت است ، مجتهدان را معونت است ، مطيعان را مثوبت است ، عاصيان را مغفرت است ، محبّان را كرامت است !
كشف الأسرار و عدة الأبرار، ج10، ص: 564 .