« وَ لا تَحسَبَنَّ الّذِينَ قُتِلوُا فِي سَبيلِ اللهِ أمواتاً »
« بَل أحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقون »
( آل عمران : 169 )
چه زيبا طلايه داران آزادي كربلا بر سفينۀ نجات بخش حسين عليه السّلام كوچ كردند
و به ديار باقي شتافتند .
بلا جويان سفر عشق و وفا ، اگرچه به ديدار حرم مطهّر سرورشان حسين عليه السلام نرسيدند ؛
امّا به شوق ديدار آن مولاي مظلوم در خون خويش غلطيدند ،
بر خاك مطهّر ميدان بوسۀ عشق زدند و رفتند .
آري ! رفتند و رفتن را بر ماندن بر گزيدند !
اين حيات طيبۀ شهدا و روزي مخصوصي كه از خداوند مي گيرند ، در حقيقتِ باطني ،
اينگونه است كه :
شهدا نيز همانند أولياي الهي ، به اذن خداوند قادر مطلق ، سرچشمۀ فيض به ديگر مخلوقات شده
و مي توانند در امور مردمان ديگر دخل و تصرف نمايند ؛
به آنها كمك و ياري رسانند و مانند زمان حياتشان ، قدرت انجام امور مختلف را دارند
و نه تنها اين قدرت از آنها سلب نمي شود ،
بلكه قدرت بر انجام امور ماورائي را نيز تا جائيكه حضرت حق اجازه دهند ، خواهند داشت .
و اين حيات طيبه ، در حد اعلاي خودش ، مقام شفاعت است كه مي توانند هركه را كه بخواهند ،
منوط و مشروط به اذن الهي ، شفاعت نمايند :
« مَن ذَا الَّذِي يَشفَعُ عِندَهُ إلّا بِاِذنِهِ . . . » ( آية الكرسي - البقرة : 255 )
آري !
شهدا ، زندگاني كوتاه مدت دنيوي را طلاق داده و حياتي ابدي را در جوار رحمت حضرت حق ،
جستجو مي كردند .
و به مصداق آيۀ :
« وَ سَقَاهُم رَبُّهُم شَراباً طَهوراً » ( ألإنسان : 21 )
شراب ناب بهشتي ، گواراي وجود مطهّر و طيّب تمامي شهيدان راه حق !
أللهُمََّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ، وَ عَجِّل فَرَجَهُم ، و أهلِك أعدائَهُم أجمُعين .
« صبا ملكوتي »