توحيد المفضل :
« توحيد المفضل » ، كتابى است به زبان عربى، در خداشناسى، منسوب به امام صادق( ع).
براى اين كتاب، اسامى ديگرى نيز ذكر كرده اند، مانند كنز الحقائق و المعارف و…
در اينكه اين كتاب، نوشته خود امام صادق( ع) نيست، اختلافى وجود ندارد ، بلكه بحث در اين است كه آيا امام(ع) آن را بر مفضل املا فرموده اند يا اينكه اثر خود اوست كه به امام نسبت داده است و بر فرض صحت املا ، اين سؤال مطرح است كه آيا متن فعلى ، همان توحيد مفضل است يا نه ؟
در باره سبب املاى توحيد مفضل در روايتى از محمد بن سنان ، به نقل از مفضل چنين آمده است كه مفضل پس از شكست در مناظره اى با ابن ابى العوجاء زنديق، نزد امام صادق( ع) رفت و امام طى چهار روز و در چهار جلسه يك دوره مباحث توحيد و خداشناسى را به او تعليم داد و از وى خواست كه آن را بنويسد .
ساختار :
توحيد مفضل، از چهار مجلس تشكيل شده است كه در هر يك، مؤلف، گفتارهاى حضرت امام صادق( ع) را در رابطه با حكمت هاى بخشى از نظام خلقت بيان مى كند.
گزارش محتوا :
مجلس اول : امام صادق( ع)، در اين مجلس، ابتدا، علت انكار خدا يا شك و ترديد در وى را ناآگاهى از اسباب آفرينش مى داند، سپس به بيان كيفيت آفرينش جهان ، خلقت انسان و بيان اعضاى بدن انسان، مانند دستگاه گوارش و حواس پنجگانه مى پردازد و از نظم و همآهنگى موجود بين آنها بر وجود خالقى حكيم استدلال مى كند.
مجلس دوم : در اين مجلس ، امام( ع) ، به برخى از اسرار موجود در حيوانات اشاره مى كند . او ، شگفتى هاى موجود در خزندگانى همچون مارها و چهارپايانى مانند فيل ، زرافه ، ميمون و سگ و پرندگانى همچون مرغ و خفاش و حشراتى مانند زنبور عسل، ملخ و مورچه و انواع ماهى ها را بيان مى كند.
مجلس سوم : در اين مجلس ، امام( ع) ، به اسرار و حكم كائنات و آفرينش آسمان و زمين مى پردازد. او ، از رنگ آسمان، طلوع و غروب خورشيد و فصلهاى سال و ماه و ديگر ستارگان سخن مى گويد .
مجلس چهارم : در مجلس چهارم ، حضرت امام صادق( ع) ، به بحث از حكمت مصائب ، سختى ها ، مرگ و فنا مى پردازد . آن حضرت( ع) ، بحث مى كند از حقيقت مرگ و زندگى ، علت آفرينش انسان ، راه شناخت جهان هستى و بيان فرق ميان حس و عقل در شناخت جهان و حقايق هستى .
ويژگى هاى كتاب :
1 . قدمت كتاب : اين كتاب، اگر ثابت نشود كه از امام صادق( ع) ، مى باشد و يا حتى از مفضل هم نمى باشد ، باز داراى ارزش بالايى است ، چرا كه اين كتاب مسلما يكى از متون قديمى اسلامى است كه در آن به مسائل طبيعيات ، فلسفه و بعضى از مباحث مربوط به علم تشريح پرداخته شده است .
2 . توجه به فلسفه : در جاهاى متعددى از كتاب ، كلام فلاسفه مطرح و پيرامون آن مباحثى بيان شده است . در جايى از كتاب، اسم عالم را در زبان يونانى« قوسموس » ذكر كرده و مى گويد : فلاسفه هم به عالم ، قوسموس گفته اند . قوسموس را معنى كرده به زينت و گفته است مگر نه اين است كه فلاسفه به خاطر چينش نظام هستى ، به عالم قوسموس مى گويند .
آنها به نظام هستى زينت مى گويند تا بفهمانند كه اتقان و نظام عالم در غايت حسن و زيبايى است .
3 . نقد افكار مانى: مؤلف ، در بخشهاى متعددى از كتاب، افكار مانى و مانوى ها را مورد انتقاد قرار مى دهد . او ، مانى را چنين معرفى مى كند : « العجب من المخذول ( مانى ) حين ادعى علم الاسرار و عمى عن دلائل الحكمة فى الخلق حتى نسبه الى الخطا و نسب خالقه الى الجهل تبارك الحكيم الكريم » .