طبق حرف های آقای روحانی (که البته طرفدارانی هم بین حقوقدانان غرب زده دارد) هر آنچه به صراحت در قانون جرم دانسته نشده، پلیس و دستگاه قضایی نمی تواند هیچ گونه برخوردی با آن ها داشته باشد با این حساب بر مبنای دیدگاه آقای روحانی:
اگر کسی جادوگری کند،
آشکارا اسراف کند،
به خدا و پیامبر دروغ ببندد
قسم دروغ بخورد
به طور واضح در حال چشم چرانی به نوامیس مردم باشد
علنا روزه خواری کند
علنا کلمات رکیک بکار ببرد
به طور آشکار موسیقی حرام گوش بدهد یا پخش کند
داخل خانه مردم را تماشا کند
سگ گردی کند
علنا قمه زنی کند
مداحی های وهن انگیز بخواند
پدری فرزندش را بیش از حد متعارف تنبیه کند
و …
هیچ نهادی از جمله پلیس نمی تواند با آن ها برخورد کند اما این نظر با شرع و قانون هماهنگ نیست:
اگر کسی جادوگری کند،
آشکارا اسراف کند،
به خدا و پیامبر دروغ ببندد
قسم دروغ بخورد
به طور واضح در حال چشم چرانی به نوامیس مردم باشد
علنا روزه خواری کند
علنا کلمات رکیک بکار ببرد
به طور آشکار موسیقی حرام گوش بدهد یا پخش کند
داخل خانه مردم را تماشا کند
سگ گردی کند
علنا قمه زنی کند
مداحی های وهن انگیز بخواند
پدری فرزندش را بیش از حد متعارف تنبیه کند
و …
هیچ نهادی از جمله پلیس نمی تواند با آن ها برخورد کند اما این نظر با شرع و قانون هماهنگ نیست:
اولا) به فرض هم که صرف ارتکاب اعمال حرامی که در قانون تصریح نشده جرم نباشد، اما طبق ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی «تظاهر به هر عمل حرامی» جرم است.و قطعا منظور از عمل حرام ، همان محرماتی است که در شرع ذکر شده است.
دوم) غیر از مورد بالا که به طور واضح در قانون بیان شده، در مورد ارتکاب کلیه ی اعمال حرام پلیس هم مثل سایر مردم طبق اصل هشتم قانون اساسی ، حق و تکلیف به نهی از منکر دارد و بلکه اولی تر و مقدم بر سایر مردم برای این اقامه ی تکلیف «کفایی» است. و با توجه به فتاوای رهبری و مراجع تقلید تنها این مأموران هستند که در رابطه با امر به معروف و نهی از منکر حق اعمال زور هم دارند. بنابراین پلیس می تواند کسی را در حال اسراف است با لحاظ شرایط و مراحل امر به معروف و نهی از منکر ، به زور جلویش را بگیرد(البته حق تنبیه خودسرانه ندارد) یا پدری که فرزندش را بیش از حد متعارف کتک می زند،با زور جلویش را بگیرد یا کسی که در حال چشم چرانی به یک زن نامحرم یا تماشای فیلم مستهجن است با زور از ادامه حرام بازدارد.(هر چند نتواند به عنوان مجرم تحویل مراجع قضایی دهد)
۲-برداشت آقای روحانی از نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران و اینکه همه چیز فقط در قوانین تصویب شده توسط مجلس خلاصه می شود، به طور واضح با اصل ۱۶۷ قانون اساسی تضاد و تعارض دارد و تنها یک سلیقه ی شخصی است که شائبه های سیاسی بودن هم دارد.
۳-حتی اگر اظهار نظر آقای روحانی را از جهت محتوایی صرفا بیان یک دیدگاه حقوقی بدانیم اما لحن کلام ایشان در این تعبیر که « پلیس موظف به اجرای اسلام نیست، هیچ پلیسی نمیتواند بگوید من این کار را کردم چون خدا گفته است.» توهین آمیز و قبح شکنانه است و چنین نوع ادبیاتی را فقط در نوشته های سکولارها و ضدانقلاب ها می توان انتظار داشت نه از زبان نفر دوم نظام اسلامی. و می تواند زبان معاندان را برای هجمه به اسلامیت نظام باز کند.
۴-متأسفانه آقای روحانی بازهم تلاش می کند تا منکرات معنوی و اخلاقی مثل «حجاب» را تحقیر کند. ایشان می گویند:« چسبیدهایم به چند فرع اسلام و فکر میکنیم دنیای منکر و معروف آنجاست »
شاید حرف های جناب رئیس جمهور فی نفسه موجه به نظر برسد اما منظور واقعی ایشان همان است که مخاطب برداشت می کند . «چند فرع اسلام» مخاطب را یاد سخنان مشابه روحانی در همایش بانوی انقلاب می اندازد که آن جا به طور واضح از «حجاب» به عنوان فروعی که بیش از حد به آن ها توجه می شود، نام می برد!