بهترین مسواک در طبّ رضوی ( ع )
مسواك دندان :
و اعلم ان اجود ما استكت به ليف الاراك فإنه يجلو الاسنان و يطيب النكهة و يشد اللثة و يستنها و هو نافع من الحفر اذا كان باعتدال و الاكثار منه يرق الاسنان و يزعزعها و يضعف اصولها.
بدان كه بهتر وسيله اى كه با آن مي توانى دندان را مسواك كنى ليف اراك است چه مسواك دندان را جلا ميدهد ، دهان را خوشبو مى كند ، لثه ها را محكم مى كند و آن را نيرومند مي گرداند و در صورتى از حفر سودمند است كه با اعتدال مسواك كنند و زياده روى در آن عاج دندان را مي برد و آن را مى لغزاند و ريشه هايش را سست ميكند .
چوب درخت مخصوصا تازه آن علاوه بر عمل مكانيكى خاصيت ضد عفونى دارد.
اين خاصيت از جهت داشتن ماده اسيد فرميك است كه مزه چوبهاى سبز را تلخ ميگرداند و چون خشك شود اگر همه اين ماده از بين نرود بمقدار قابل توجهى هم در آن نمى ماند ؛ مگر در درخت اراك ! از اين رو بايد گفت ليف درخت اراك بهترين مسواك محسوب مى شود .
حفر : زردى روى دندان و ماده اى است كه در پشت دندانها متحجر مى شود .
مقصود از ليف اراك ممكن است ليف درخت خرماى اراك يا همان چوب معروف اراك باشد .
در نسخة ديگر است كه:
«ان خير ما استكت به الاشياء المقبضة التى يكون لها ماء».
يعنى بهترين مسواك چوب تر است.
چه مسواكى ؟
فمن اراد ان يحفظ له الاسنان فليأخذ قرن الامل محرقا الى ..
كسى كه مي خواهد دندانهايش سالم بماند شاخ گوزن را بسوزاند و از گزمازك و سعد كوفى و گل سرخ و سنبل الطيب و حب الاثل از هر كدام مقدار مساوى گرفته با يك چهارم نمك تركى همه را نرم كوبيده و بسايد و اين گرد را مصرف كند .
اين گرد دندانها را حفظ ميكند و ريشه آنها را از آفات نگه مى دارد .
بهداشت دندان مهمترين شرط سلامتى و تندرستى است و اگر بگوئيم نود درصد امراض بر اثر بيمارى دندان است گزاف نگفته ايم .
علت عمده فساد دندان كمبود كلسيم و ويتامين (د) در بدن است. كلسيم را ميتوان به مقدار كافى از راه غذاها به بدن رسانيد.
ويتامين (د) را نمي شود مستقيما از خوراكيها باندازه لزوم گرفت.
بعضى از انواع خميرها و گردها كه طبق اصول صحيح تهيه شده است بر اثر خاصيت راديو اكتيو و عمل مكانيكى كه روى دندان انجام ميدهند موجب جذب اين نوع ويتامين به كمك اشعه خورشيد مي شوند .
گلها بطور كلى خصوص انواعى كه فوقا ذكر شده داراى اين خاصيت هستند نمك تركى نيز ساده ترين و بهترين وسيله ضد عفونى دهان و دندان ميباشد .
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 205