« طبّ الرضا علیه السلام 2 »
براى اين سلطه و اقتدارى كه به اين پادشاه داده اند علاوه بر خوشى و ناخوشى كه از اعوان و عمال خود مى بيند برابر كارهايش ثواب ها و عقاب ها مقرر است ، شكنجه او از شكنجه هاى پادشاهان ظاهرى قهار جهان ، سخت تر است ، ثواب او از پاداش آنها بالاتر ، اما شكنجه او اندوه است و پاداش او سرور و خوشى است . . .
منشأ حزن و اندوه ، طحال (سپرز) است و مبدأ سرور و خوشى كليّه و ثرب است و از كليّه ها دو رگ به صورت اتصال دارد .
از اين رو سرور و اندوه آشكار و علامتشان به روى صورت پديدار مى شود .
و اين رگ ها كه در تن آدمى است راه هائى است از عمّال به سوى پادشاه و از پادشاه به سوى عمّال و شاهد بر اين مطلب آن است كه وقتى دوا مي خوريد رگها آن دوا را به فعاليت خود به محل درد مي رساند .
بدان كه جسد آدمى بمنزله زمينى است پاكيزه كه چون به آبادانيش مشغول شوى و آبيارى كنى ، بطورى كه در آبياريش افراط نكنى تا غرق شود ( به صورت باتلاق و لجنزارى در آيد ) و تفريط نكنى تا از كم آبى تشنه بماند و خشک شود ؛
البته هميشه معمور و آبادان خواهد بود . حاصلش فراوان و زراعتش پاكيزه خواهد شد و اگر از آن غفلت بورزى فاسد و خراب خواهد گشت و گياه و سبزه در آن روئيده نخواهد شد . بدن آدميزاد به منزله همين زمين است .
به تدبير درست در خوردني ها و نوشيدني ها صحيح و صالح مي ماند و سلامتى در آن برقرار مي گردد .
بنا بر اين در آنچه موافق و مناسب معده و مزاج توست فكر كن ، در چيزهائى كه بدنت از آن نيرو مي گيرد و به آن تمايل پيدا مي كند آن را براى خود به ميزان درستى تقدير كن و بدل ما يتحلل خود قرار بده .
بدان كه هر يك از اين طبايع ، مايل به چيزى است كه سنخيت و مشاكلتى با آن داشته باشد . پس چيزى را كه مشاكل بدنت مي باشد براى تغذيه خويش اختيار كن .
كسى كه زيادتر از حد لزوم طعام بخورد غذا به بدن خود نرسانده ، بلكه ضرر وارد آورده است و كسى كه به مقدار لازم بخورد بدون كم و زياد به مزاج خود خدمت كرده است .
همچنين آب ، پس ، راه تندرستى اين است كه به مقدار كافى بخورى و در حالتى كه هنوز اشتهاى به طعام دارى دست از خوردن بكشى . اين چنين غذا خوردن براى معده و بدنت صالح تر و براى عقلت پاكيزه تر و بر جسم و شكمت سبك تر است .
چيزهاى خنك و سرد را در تابستان و گرم را در زمستان و معتدل را در بهار و پائيز مصرف كن . البته به مقدارى كه بتوانى تحمل كنى و رغبت به آن داشته باشى .
در اول غذا به خوراكهاى سبك كه بدنت از آن تغذیه مي كند ، شروع كن . آن هم به اندازه عادت و به حسب طاقت معده و نشاط روح .
اما مقدارى از زمان را كه بايد در خوردن رعايت كنى از قرار ذيل است :
1 _ در هر روز يك مرتبه هنگامى كه هشت ساعت از روز برآمده باشد .
2 _ يا در هر روز سه مرتبه ، يك مرتبه ، اول روز ، يك بار آخر روز ، بار سوم در روز بعد هنگامى كه هشت ساعت از صبح گذشته باشد و در آن روز احتياجى به غذاى شام پيدا نخواهى كرد .
اين دستور غذا همان ترتيبى است كه جدّ بزرگوارم حضرت محمّد صلّى الله عليه و آله و سلّم به حضرت على عليه السّلام فرمان داد كه يك روز يك وعده و روز ديگر ، دو وعده غذا بخورد .
و بايد اين وعده هاى غذا نيز به مقدارى باشد كه از اعتدال نگذرد . زياده و نقصانى در آن نرود و در حالى كه هنوز اشتهايت باقى است ، دست از طعام بردار و شربتى كه روى غذايت مي نوشى بايد عتيق و حلال باشد .
به كيفيتى كه بعداً برايت شرح خواهم داد . . .
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى ، ص: 49 - 47