شب های قدر
شب های بی قراری
« سلامٌ هی حتّی مَطلعِ الفَجرِ »
و گفته اند : ربّ - العالمين در دو وقت ، بندگان را بر فريشتگان عرضه كند :
يكى در موسم عرفات كه حاجيان احرام گرفته ، روى به خانه مبارك نهاده ، رنج باديه و جفاى عرب كشيده ، دل بر غريبى نهاده ، خان و مان و اسباب و ضياع بگذاشته ، شربت هاى نابايست كشيده ، داغ فراق بر دل خويشان نهاده ، لباس مصيبت رسيدگان پوشيده آن ساعت كه در آن موسم عرفات بايستند ، از حقّ جلّ جلاله ندا آيد به ملائكه آسمان : « أنظروا الى عبادى اتونى شعثا غبرا « مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ » .
در نگريد به اين بندگان من ، سوختگان در راه من ، مشتاقان درگاه من از چهار گوشه عالم روى به خانه ما نهاده ، راه دور و دراز در پيش گرفته ، جان شيرين فدا كرده ، لبّيك زنان و تكبير گويان به در خانه ما آمده ، شما گواه باشيد كه ايشان را با هر چه دارند ، از تبعات آمرزيدم و هر كه را شفاعت كنند ؛ به ايشان بخشيدم و با تحفه هاى كرامت و هديّه هاى رحمت باز گردانيدم .
ديگر شب قدر ، بندگان را بر فريشتگان جلوه كند ، زيرا كه درين شب مطيعان در طاعت بيفزايند ، عاصيان از معصيت باز گردند ، از دست ها بوى مصحف آيد ، از زبان ها بوى تسبيح آيد ، از شكم ها بوى گرسنگى آيد ، از هفت اندام ايشان بوى طاعت آيد ، تن هاشان در نماز ، دل هاشان با نياز ، جان هاشان در راز ، مُهر مِهر بر دل نهاده ، خواست خود به غارت اندوه داده ، يكسر وا خدمت ما پرداخته !
فرمان آيد از جبّار كائنات كه : اين ها آن اند كه بعضى از شما در حقّ ايشان گفتند : « أَ تَجْعَلُ فِيها مَنْ يُفْسِدُ فِيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ » و من ايشان را جواب دادم كه : « إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ »
معاشر المسلمين ! امشب مقرّبان آسمان سلام حقّ به بندگان مي رسانند و انوار و آثار رحمت بر سر امّت حضرت محمّد (صلی الله علیه و آل و سلم) مى افشانند . طاعات با تقصير مى پذيرند و معاصى بي شمار مى آمرزند . بياييد تا ما نيز نياز خود عرضه كنيم و به جمع گوئيم : خداوندا به حرمت سيّد مختار ، به حرمت اتقيا و ابرار ، به حرمت مهاجر و انصار ، كه ما را درين شب بزرگوار از خلعت رحمت ، نصيبى تمام ارزانى دار ، و معاصى ما از ما درگذار ، و همه را برسان بدار القرار ، يا جليل و يا جبّار، يا كريم و يا غفّار !
كشف الأسرار و عدة الأبرار، ج 10 ، ص : 568 و 567 .
مرتبط با کتاب شب های بی قراری ، پیشگفتار ، ص : 12 .