« مرغ باغ ملکوت »
معجزات امام رضا عليه السلام
« ادای قرض محمّد بن عبد الرحمن »
3 - محمّد بن عبد الرحمن همدانی میگوید :
قرضی داشتم که به خاطر آن ، دنیا برایم تنگ و تار شده بود .
با خود گفتم : فقط آن کسی که میتواند قرضم را ادا کند ، مولایم امام رضا علیه السّلام است .
پس نزد او رفتم .
امام به من فرمود : خداوند حاجت تو را برآورده کرد و دیگر دلتنگ نباش .
من نیز وقتی این را شنیدم ، دیگر چیزی نخواستم و خدمت امام ماندم .
حضرت امام رضا عليه السلام روزه بود و دستور داد برای من غذا بیاورند .
عرض کردم : من هم روزه هستم و دوست دارم با شما افطار کنم و از غذای شما تبرک بجویم .
هنگام غروب ، نماز مغرب را خواندند و در وسط خانه نشستند و غذا خواستند .
هم افطار نمودیم و بعد به من فرمود : شب را نزد ما میمانی یا اینکه حاجت خود را میگیری و میروی ؟
گفتم : بروم بهتر است .
حضرت دست خود را به زمین زد و یک مشت خاک برداشت و فرمود : بگیر .
آن را گرفتم و در جیبم قرار دادم و با تعجّب دیدم که همهاش دینار است .
از آنجا به خانهام آمدم و نزدیک چراغ رفتم تا دینارها را بشمارم . دیناری از دستم رها شد .
وقتی نگاهش کردم ، دیدم روی آن نوشته شده :
« پانصد دینار است ، نصف آن برای قرضت و نصف آن برای مخارج تو میباشد » .
وقتی این را دیدم، دیگر نشمردم و آن دینار را در کیسه گذاشتم .
صبح وقتی دینارها را شمردم آن دینار را پیدا نکردم ؛
هر چه زیر و رو کردم ، آن را پیدا نکردم و پانصد دینار تمام بود ! (1) .
————————————————————–
1- بحار: 49/ 38، حدیث 22. عیون اخبار الرضا: 2/ 219، حدیث 29.
برگرفته از کتاب :
جلوههای اعجاز معصومین (ع) - (الخرائج و الجرائح)
قطب راوندی ، ص : 268 .