اربعین ؛ کانون حیات تاریخ
معجزه :
معجزه را پدیدهای دانستهاند که بشر عادی از آوردن آن ناتوان است و با حساب و کتاب معمولی و مادی نمیتوان تحقق آن را امید داشت. معجزه، به کارگیری اسباب فرامادی است و تصرف در عالم خاک به مدد سرّ هستی. روزنهای به ملکوت عالم است و درنوردیدن قوانین عالم عنصری. دریدن حجاب عالم شهود است و ارتباط با عالم غیب.
«معجزه» قوانین دنیای زمینی را در پرتو نظامات آسمانی بر هم میزند و میشکافد و از دل این لایه رویین، نقبی به راز هستی میگشاید و نوری از عالم معنا میافشاند.
بسیاری از پیامبران الهی برای اثبات حقانیت خود معجزه آوردهاند و بدان، ارتباط با حقیقت عالم و باطن آن را نمایاندهاند. اما هیچ یک از ما در عهد انبیای بزرگ الهی نبوده و اثر اعجازآمیز آنان را ندیدهایم. جز قرآن کریم معجزه جاوید پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم که سند حیات آخرین شریعت الهی و نشان افتخار و بالندگی اسلام است.
اما آیا در عصر پرهیاهوی ما و در هنگامه این همه ادعا و غرور که از تسخیر فضا و شکافت اتم و فنآوری اطلاعات برای بشر امروز پدپد آمده همچنان از معجزهای میتوان یاد کرد؟ در زمانهای که قدرت علمی بشر بسیاری از امور ناشدنی و مستبعد را تحقق بخشیده آیا میتوان همچنان از امری غریب که فوق توان مادی بشر باشد سراغ گرفت؟ …