يا ابوالعجائب 1
29 شهریور 1395
« غديريه » :
يا ابوالعجائب 1
آنان كه بحر را به نظر در سبو كنند
آيا شود سبويِ مرا زير و رو كنند؟
دل را حرارتِ غم ِ تو كم نميشود
مارا اگر به چشمه ي زمزم فرو كنند
فردا كه هر كسي به كَفَش هست نامه اي
ما را به گريۀ غم تو شستشو كنند
ما طفل ِ خاك باز ِ تو هستيم يا علي
ما را بگو ز خاك نجف جستجو كنند
دامانِ كهنه ي من ِ ژوليده را بگو
با دست هاي خسته ي زهرا رفو كنند
عمر ِ گدايي من و سلطاني ات يكي است
آن گونه كه خدا و مسلماني ات يكي است