04 مرداد 1395
داستان دنباله دار
فصل دوم :
قسمت پنجاه و یکم :
با دیدن لبخند شیرینم ، صورتش به آرامش نشست و خواست چیزی بگوید که صدای دستی که محکم به در می کوبید ، خلوت عاشقانه مان را به هم زد و او را سریعتر از من به پشت در رساند.
عبدالله بود که هراسان به… بیشتر »
نظر دهید »