دفتر عشق
« دفتر عشق »
روزگاري است من و دل ، غرقه در ياد توايم . . .
غرقه در تاب و تب قامت شمشاد توايم
در خرابات ، كه كار همه رندان مستي است
با صبا ، در طلب حُسن خداداد توايم
ما در اين دير ، به شيريني كام تو خوشيم
گرچه شيرين دهنانيم ، كه فرهاد توايم
باده و عشق و ريايي صفتي ؟ بس عجب است
ما به اخلاص ، مقيم دل آباد توايم !
دامن از غير بريديم ، براي دل تو . . .
در نهانخانۀ دل ، منتظر داد توايم
دفتر عشق ، كه صد پاره شد از جور رقيب
همه را دسته نموديم ، كه دلشاد توايم
عمر دل ، در تب و تاب غم عشقت بگذشت
اي خدا ! بيت غزلوارۀ ميعاد توايم
عمر ما گرچه تمام است ، ولي خالق دل !
روزگاري است من و دل ، غرقه در ياد توايم . . .
سروده : صبا ملكوتي