« زائر مرقد شش گوشهی آقا نشدیم »
« زائر مرقد شش گوشهی آقا نشدیم »
از فراق تو نمردیم و مسیحا نشدیم
چشم ما تار نشد از غم و بینا نشدیم
جای تو ، دست به دامان طبیبان بودیم
حقّمان بود ، اگر باز مداوا نشدیم
بی تو یک عمر ، پی هر کس و ناکس رفتیم
گم شدیم آخر از این غفلت و پیدا نشدیم
نام مجنون به روی ماست ، ولی کو مجنون
وقتی از هجر تو آوارهی صحرا نشدیم
درد این است که ما محض رضای دل تو
بیخیال خوشی فانی دنیا نشدیم
خاک عالم به سر ما که در این عمر دراز
لحظهای مشتری یوسف زهرا نشدیم
پیش ما آمدی امّا ، همه غفلت کردیم
لحظهای پایِ قدم رنجهی تو ، پا نشدیم
همه رفتند حرم ، ما که نرفتیم هنوز
زائر مرقد شش گوشهی آقا نشدیم
کاش میشد که تو ما رابه زیارت ببری
اربعینی به حرمبوسی حضرت ببری !