23 تیر 1395
داستان دنباله دار :
جان شيعه ، اهل سنت
قسمت نوزدهم :
سینی چای را که دور گرداندم ، لعیا با مهربانی گفت : « قربون دستت الهه جان ! زحمت نکش ! » و من همچنان که ظرف رطب را مقابلش روی میز می گذاشتم ، با لبخندی پاسخ دادم : « این چه حرفیه ؟ چه… بیشتر »
نظر دهید »