27 تیر 1395
داستان دنباله دار :
فصل دوم :
قسمت سي و هشتم :
سپس خنده از روی صورتش جمع شد و با رگه ای از نگرانی که در صدایش موج می زد ، پرسید : « الهه جان ! از زندگی ات راضی هستی ؟ »
دیس عدس را روی فرش گذاشتم و مادر در برابر نگاه متعجبم ، باز سؤال… بیشتر »
نظر دهید »