23 تیر 1395
داستان دنباله دار :
جان شيعه ، اهل سنت
قسمت هجدهم :
من دیدم الآنه که یه چیزی بهش بگه ، فوری گفتم حاجی این همسایه ما از تهران اومده و اینجا مهمونه ! پیرمرده هم روش رو گرفت اون طرف و دیگه هیچی نگفت. » از لحن عبدالله خنده ام گرفته بود ، ولی از این… بیشتر »
نظر دهید »