« مرغ باغ ملکوت »
دعای 16 صحیفه سجادیه به نظم :
« تا بشویی ذرّه ای با موج باد »
بارالها !
این منم شرمندۀ رفتار تو
این منم در حسرت دیدار تو
این منم بار گنه بر دوش من
شمع جانم ؛ کُشته در این انجمن
من ز نادانی و جهلم سوختم
هرچه گستاخی که بُد ، افروختم
ای خدا بار گنه ز ابلیس ، بیش
چهرۀ اعمال پر تلبیس ، ریش1
ردّ پایم ، پست و پست و خاک تر
در پی الصاق شر ، بی باک تر
وقت ذکر و وقت خلوت ، خواب تر
وقت هشدار تو ، من بی تاب تر
در توانم نیست شرم اعتراف
تا شمارم یک به یک ، با انصراف
***********************
گر بگریم آنچنان از خوف تو
گر بریزد هر مژه ، در طوف تو
گر ز زاری ، هق هق ام بندد صدا
گر به درگاهت شود پایم ، فدا
گر کمر را خم کنم ، مفصل پرد
گر به سجده چشم من بیرون جهد
گر همه عمر اجل ، رزقم ، تراب
گر همیشه ، تا ابد ، خاکستر ، آب
در میان ، پیوسته نامت را برم
از خجالت سر به صحرا ها برم
لحظه ای هم حق ندارم ، ای خدا
تا بری یک ، از گناهان مرا
بندۀ خاطی سزاوارش مباد
تا بشویی ذره ای با موج باد !
——————————————–
1 . جراحت ، زخم
مطالب تولیدی : صبا ملکوتی
مرتبط با کتاب شب های بی قراری ، ص : 26 .